دانشجوی دکتری رشته فقه و حقوق قضایی مجتمع عالی فقه، جامعة المصطفی العالمیة
چکیده
در فقه اسلامی هیچگونه تکلیف الزامآوری متوجه کودکان نابالغ نیست. اما درزمینه توجه تکالیف غیر الزامیه مانند استحباب و... نسبت به آنان، بهطورکلی سه دیدگاه مطرح است؛ یکی مشروعیت عبادات صبی و کودکان نابالغ؛ که بر این اساس، واجبات در حق آنان، همانند مستحبات نزد مکلفین میباشد. قائلین به این دیدگاه به ادلّهای از آیات قرآن، روایات و حکم عقل استناد کردهاند و درعینحال که اشکالاتی بر این نظریه واردشده است؛ این دیدگاه بهترین دیدگاهها در این مسئله میباشد. دیگری عدم مشروعیت است که بر اساس این دیدگاه، برنامههای کودکان نابالغ، ولو در قالب عبادات (مانند نماز، روزه، حج و...) انجام بگیرد؛ تفاوتی با حرکات بهائم ندارد و عبادات برای آنان، حتی در قالب تمرین هم تشریع نشده است؛ هرچند قائلین به این دیدگاه به براهینی از روایات و ادله عرفیه، استناد کردهاند؛ ولی این قائلین، ادله استواری برای اثبات مدعای شان ندارند؛ لذا این دیدگاه، تحکّمی بیش نمیباشد. تمرینی بودن عبادات صبیّ، دیدگاه عده دیگر از علماء است که بر این اساس، عبادات کودکان، صرفاً جنبه تمرینی داشته و به همین منظور تشریع شده است، و در قِبال انجام اعمال عبادیشان، استحقاق هیچگونه اجر و پاداش را ندارند و درواقع تمامی مصالح و فواید موجود در عبادات، به همین تمرین آنان خلاصه میشود. این گروه هم به ادلهای از روایات و اصول استناد نمودهاند که این دیدگاه هم از جهات مختلف دچار اشکال میباشد. پس تمرینی بودن عبادات صبی همانند عدم مشروعیت آن نمیتواند در مقابل تشریعی بودن آن مقاومت کند. درنتیجه بهترین دیدگاهها تشریعی بودن عبادات صبی میباشد.